منِ تقسیم شده



98 گذشت . طول کشید ، خیلی اما گذشت. عود رو دود کردم و کلی مدیتیشن کردم ، بیشتر از هرروز ، که همه ی انرژی منفی ای رو که ممکنه 99 با خودش داشته باشه ، بشورم و بسوزونم . بعد از تموم کردن مدیتیشن ، سبکی عجیبی حس کردم و این خودش یعنی قسمت زیادی از انرژی منفی رفته . بقیه شم یه کاریش میکنیم :) این انرژِی مثبت رو دادم به زمین که منتقل کنه به همه ی آدما ، امسال همه ی آدما خیلی رنج دیدن ،خیلی . شاید قسمت زیادیش تقصیر خودمون بوده اما نباید جنگل استرالیا تقاص پس
بچه که بودم هیپودریا داشتم ، یعنی همش توهم میزدم که یه بیماری سخت و غیر قابل درمان دارم ، الان مردم همین اختلال رو به صورت show off نشون میدن ! یکیو میشناسم تو توییتر که پشت سر هم توییت میزنه و میگه : من میدونم یه چیزیم هست ،تازه افسردگیم دارم اما هیچکی نمیفهمه! (علایمم ندارم) اینجور آدما تشنه ی ترحم ان . همینکه چند نفر باهاشون درد دل میکنه ، یا دلداریشون میده ، میشن! به یکی از دوستای نزدیکم گفتم : میدونی که من آدم رُکی ام ، تو هیپوکندریا داری و

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

macooein کارگزارگمرکی کربلایی مسعودولی شعار تاسيسات بدادم برس مجتمع فنی حرفه ای آریا تهران memento mori مینو پلاس پایگاه اطلاع رسانی استاد شيخ علي زند قزويني اخبار سرگرمی